فلسفه، داستان و سینما.



تحلیل فصل اول کتاب فلسفی،ادبی بار هستی اثر میلان درا.

فصل اول سبکی و سنگینی:

تلاش می کنم نظر خود را درباره ی فصل اول کتاب بنویسم.
فصل اول با صحبت نیچه درباره ی بازگشت تاریخ شروع می شود. درا با خلاقیت خود به زیبایی از خلال صحبت نیچه به مسئله ی سبکی و سنگینی می رسد. فیلسوفی یونانی گفته است که سبکی مثبت و سنگینی منفی است. درا انقدر هنرمند است که با آگاهی به والا تر بودن نفس زندگی از فلسفه و نمایان شدن زندگی در ادبیات برای حل این پرسش به ادبیات و داستان رجوع می کند.

داستانی رونده از مردی که هوس معاشقه با زن های مختلف را دارد ولی عاشق زن دیگری می شود.  درا به سرعت به مخاطب را با دسته بندی دو واژه ی عشق و همدردی آشنا می­کند و با بیان منظور به شکل خطابه ای از استفاه از واژه ی همدردی خطی که میان عشق و همدردی کشیده شده را جلا می­بخشد و هوس را از عشق جدا می کند. جدا سازی ای که استفاده از واژه ی همدردی به آن جلا می بخشد. درا همدردی و عشق را در طول داستان انسانی خویش یک نوع سنگینی می پندارد. سنگینی هایی که باعث عادت و آرامش انسان می شوند. سنگینی هایی که شب ها با در دست گرفتن دست یکدیگر به اوج لذت می رسد.

همینجا درا ارادت خود به ادبیات را ثابت کرده و با نقض حرف فیلسوف یونانی ادبیات را از فلسفه بالا تر نشان می دهد. سخن را کوتاه کنم. در اواخر داستان به یک تحلیل مرسوم از سوناتی از یتهوون می رسیم که در آن از سنگینی به مثبتی یاد شده. درا درست در زمانی به این سونات اشاره می کند که شخصیت اصلی داستانش به دنبال سنگینی ای برای برگشتن آرامش است.

سنگینی ای که حالا با سبک کردن بار به دست نمی آید و جستن آن بی فایده است. برداشت من از این فصل این است که درا مانند یک انسان با ابزار ادبیات اثبات می کند که سنگینی و سبکی منفی نیستند. سنگینی مایه ی سختی و آرامش و لذت است و سبکی مایه ی بی قراری و راحتی. درا احتمالا می گوید که اگر از سنگینی به سبکی رسیدی دیگر نمی توانی دوباره به سنگینی برسی. این مرد چقدر زندگی شناس است. و اما برگردیم به سونات بتهوون که فقهوم برداشتی از آن هم اشتباه از کار در آمد و این موضوع را به فرم و محتوا ربط بدهیم. اگر فرم را از محتوا جدا بپنداریم و فرض کنیم که فرم کامل به زیبایی می رسد و زیبایی را والا بدانیم،با این داستان می توانیم به این نتیجه برسیم که فرم از محتوا مهم تر است (اگر محتوا جزئی از فرم نباشد.) زیرا محتوا در زمان عبور از دریچه ی مخاطب برداشت پذیر می شود و این برداشت ها امکان دارد صحیح نباشند یا صحیح باشند و هدف مولف نباشند و حتی امکان دارد خود محتوای بیان شده در زندگی کاملا درست و نمایان نباشد.(اگر فرض بگیریم محتوا بیشتر از یک واژه است و اگر فرض بگیریم درست و غلطی وجود دارد.)  این متن به شیوه ای فریاد زد زنده باد فرم هرچند که من خودم محتوا را جزئی از فرم می دانم. البته همه ی مطالب بالا به شرطی قابل اعتنا است که فرض کنیم برداشت من از فصل اول کتاب درست باشد!

نویسنده:آتبین رونقی


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش برترین محصولات چگونه بیت کوین استخراج کنم؟ وبلاگ بویلر و دیگ و آبگرمکن سپیدانه نمونه سوالات تستی اکسل همراه با جواب pdf بنویسید و بنویسید و بنویسید دانلود کتاب پی دی اف قفل دیجیتال برندسازی شخصی با مدل 11p | دکتر مهاجر نمایندگی فروش عینک آفتابی و طبی کارل زایس در تهران